کد مطلب:88105 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:399

جنگ جمل











پیش از جنگ جمل «ابن عباس» را برای نصیحت نزد سران دشمن فرستاد و به او فرمود: نزد طلحه مرو كه او را همچون گاو نری می بینی كه شاخش را به دور گوشش می پیچد (متكبر و خشن است) چارپای سركش سوار می شود و می گوید: راهوار است (به كارهای دشوار دست می زند و می گوید آسان است) ولی با «زبیر» ملاقات كن كه او نرم خوی است. به او بگو: پسر عمه ات (علی (ع)) می گوید: «تو كه در حجاز مرا شناختی (در مدینه با من بیعت كردی) چه پیش آمد كه در عراق منكر شدی»[1] (نقض بیعت كرده، به جنگ من برخاستی؟).

مذاكرات علی- علیه السلام- با طلحه و زبیر یا درباره ی آنها قبل از جنگ جمل و بعد از آن، متعدد است،ما تنها بعضی از آنچه را كه در نهج البلاغه آمده است نقل نمودیم.







    1. لا تلقین طلحه فانك ان تلقه تجده كالثور، عاقصا قرنه... نهج البلاغه، خطبه 31.